اردوووووووووووو!...

سلام به همه!... دیروز بود که از طرف دانشگاه بردنمون رویین اسفراین. خیــــــــلی خوش گذشت و فوق العاده بود!!! جای همه دوستانی که نیومده بودن خیلی خالی بود و باید بگم یکی از فرصت های خوبو که به ندرت پیش میاد، از دست دادن!  

یه سری عکس آماده کردم. گفتم بذارم تو وبمون یادگاری بمونه... 

اینم از عکسها... 

 

این آقا که جای پدربزرگمون هستن، با خوش رویی تمام دعوتمون رو برای گرفتن یه عکس یادگاری با الاغ خوشگلشون پذیرفتن...

 

   

 

این هم یه سری مناظر طبیعی و فوق العاده زیبا... 

  

 

 

 

ادامه مطلب ...

عنوان ندارد!...

سلام بچه ها... 

میخوام بدونم تو تعطیلات (و غیر تعطیلات) کیا میان به وبلاگ سر میزنن، پس حتما اگه اومدید جواب سوال این پستمو بدید تا بعد تعطیلات پوست اونایی که نمیانو بکنم!...(اگه خودم هم گاهی بی معرفتی کردم پوزش!..) 

آرزوتون واسه سال 92 چیه؟ یعنی آرزویی که تو همین سال محقق بشه... 

مــــــــــــــــــــرسی!... 

پ.ن: این آپ از روی بیکاری نیست. درضمن غیبت اونایی که رفتن مسافرت یا به هر دلیلی (دلیل قانع کننده)نمیتونن بیان وب هم موجهه. البته خودمم ممکنه تا یه مدت نباشم...

منتظر کامنتاتون هستم!...

عکس نامردی کردن دو پسر در حق یک دختر!!!

سلام! 

خوبید؟ دلم خیلی واستون تنگ شده 

خواستم یه مطلب علمی ملمی! بذارم گفتم ولش کن این دفه یه دونه جنجالیشو میذارم! 

عکسو تو ادامه ی مطلب ببینید. 

تا بعد

ادامه مطلب ...

خوش شانسی بزرگ...

(لازم به ذکره که بگم من اینجور خاطراتو تو چندتا وب دیگه هم میذارم اگه جایی خوندینو دیدین تکراری بود خواهش میکنم یاد آوری نکنین و به بزرگی خودتون ببخشید) 

... و این است شرح یک خوش شانسی بزرگ:...

سومین روز کار آموزی کم کم داشت به انتهای خویش نزدیک میگشت...

نخیر!! مثل اینکه خبری نبود...

اما نه... ناگهان یک عدد آمپول شیک وتمیز وکشیده شده هویدا گشت!! حالا چه کسی باشد

مزرق(لغت من درآوردی اینجانب بمعنای تزریق کننده) این کیس نــــــــــاب!!

هرکسی دوست داشت این آمپول نگون بخت را به دستان خویش تزریق بنماید.تا اینکه قرعه

به نام بنده افتاد...

ادامه مطلب ...

لحظه ای برای یکدیگر...

             بنی آدم اعضای یک پیکرند              که در آفرینش ز یک گوهرند 

              

           چوعضوی به درد آورد روزگار             دگر عضو ها را نماند قرار 

 

 سلام دوستان خواستم بابت زلزله ای که اخیرا تو آذربایجان شرقی اتفاق افتاد به همه ی هموطن های آذری تسلیت بگم و از صمیم قلب آزرو کنم که هر چه زودتر مشکلاتشون حل بشه و دوباره زندگی بی دردسری رو شروع کنند. 

 به امید اون روز..... 

 

آزربایجان تورکی زبانلاراونا تسلیت دیرم الله قالانلارونا صبر ورسین و گئدن لاری رحمت ادسن.

تولد های جالب...

  دوست داشتی جای اینا میبودی؟؟؟؟؟

  ۱۰ تولد جالب و عجیب در دنیا...

 

ادامه مطلب ...

به افتخار همه مامان ها....

چرا مادرمان را دوست داریم؟   

 چون....

مادر تنها کسی است که میتوانی تمام فریادهایت را بر سرش بکشی و مطمئن باشی که هرگز انتقام نمی گیرد...

ادامه مطلب ...

ولنتاین

عربستان وبسیاری از کشورهای دیگر امروز را روز ولنتاین اعلام کردند!!!!!
W15
W15
W15
W15
ولنتاینتون مبارک
 
W15

W15
Icon_evilIcon_evilتاریخچه ولنتاین در ادامه مطلبIcon_evilIcon_evil



ادامه مطلب ...

به یاد دوست....

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

من و ترم جدید هردوباهم اومدیم..........

سلام دوستان.یک ترم با همه ی زیبایی ها و زشتی هاش با همه ی سختی ها و مشکلاتش و شاید راحتی هاش گذشت.امتحانات واقعا واسه بعضی ها نفس گیر بود و خب خیلی ها هم خدا رو شکر نتیجه شون رو گرفتن.راستش ما همه انتظارمون از خودمون بیش از حده.یعنی هرنمره ای که بگیریم بازم انتظار بیشتر از اون رو داریم.به هر حال خسته نباشیدُهرچی بود چه خوب و چه بد گذشت.اما به نظر من ما علاوه بر امتحاناتی که از طرف دانشگاه گرفته شد باید ببینیم توی امتحان خودمون از خودمون چیکار کردیم؟درس انسان شدن رو پاس کردیم یانه؟می دونم شاید خیلی از عزیزانی که این مطلب رو می خونن حرفای منو مسخره کنن نظرشون برام قابل احترامه و خوشحال می شم نظرشونو بخونم.شاید خیلی هاتون هم بگین جو گیرم بازم حرفتون قابل احترامه اما این واقعیتیه که من توی اولین نوشته ای که گذاشتم هم گفتم که ما نیومدیم دانشگاه تا روزها رو همین طور بگذرونیم و درس بخونیم و ترم هارو پشت سرهم تموم کنیم.اومدیم تا به چیزای بزرگتر و قشنگ تر که ارزش فکر کردن داره فکر کنیم و اگر فکر می کنیم هنوز یه قسمت هایی از کارامون لنگ می زنه اصلاحش کنیم.کاش منو و امثال من یکمی فراتر از دنیای مادی و آدماش فکر کنیم.یه سوال:شما هدفتون از اینکه اومدین دانشگاه و درس می خونین چیه؟منظورم اینه که وقتی به این فکر می کنین که فارغ التحصیل شدین و باید وارد بازار کار شین به چی فکر می کنین؟چی توی ذهنتون می گذره.لطفا جواب این سوال رو بدین بعد از این که جواب هاتون رو خوندم منم ایشالا نظرمو می ذارم 

موفق باشید دوستان    ببخشید اگه حوصله تونو سر بردم.