کوهنوردی...

صعود دو تن از دانشجویان علوم پزشکی بجنورد به مناسبت عید غدیر به قله ی 4330متری حوض دال دنا در استان کهکیلویه و بویر احمد. 



ادامه مطلب ...

دستگاه سونوگرافی قابل حمل به بازار آمد

 

دستگاه سونوگرافی قابل حملی که در زمستان گذشته مجوز FDA (سازمان نظارت بر غذا و دارو آمریکا) را برای حضور در بازار کسب کرده بود، پای خود را از موسسه تحقیقاتی Mobisante بیرون گذاشت و رسما وارد دنیای عرضه و تقاضا شد.

ادامه مطلب ...

آمده فصل بهار...

سلام به همه ی دوستان خوبم سال نو مبارک،برای همه سال خوب و خوشی را آرزو مندم.


شعری از خودم و چند تایی هم عکس به همین مناسبت می گذارم امیدوارم خوشتان بیاید،



ادامه مطلب ...

لحظه ای برای یکدیگر...

             بنی آدم اعضای یک پیکرند              که در آفرینش ز یک گوهرند 

              

           چوعضوی به درد آورد روزگار             دگر عضو ها را نماند قرار 

 

 سلام دوستان خواستم بابت زلزله ای که اخیرا تو آذربایجان شرقی اتفاق افتاد به همه ی هموطن های آذری تسلیت بگم و از صمیم قلب آزرو کنم که هر چه زودتر مشکلاتشون حل بشه و دوباره زندگی بی دردسری رو شروع کنند. 

 به امید اون روز..... 

 

آزربایجان تورکی زبانلاراونا تسلیت دیرم الله قالانلارونا صبر ورسین و گئدن لاری رحمت ادسن.

مشق شب....

بنویس بابا مثل هر شب نان ندارد
سارا به سین سفره مان ایمان ندارد

بعد از همان تصمیم کبری ابرها هم
با سیل می بارد و باران ندارد

بابا انار و سیب و نان را می نویسد
حتی برای خوردنش دندان ندارد

انگار بابا همکلاس اولی هاست
هی می نویسد این ندارد آن ندارد

بنویس کی آن مرد در باران می آید ؟ 

این انتظار خیسمان پایان ندارد؟

ایمان برادر گوش کن نقطه سر خط
بنویس بابا مثل هرشب نان ندارد

بوسه و سیلی !!!!!

 بوسه و سیلی

 

ژنرال و ستوان جوان زیردستش سوار قطار شدند. تنها صندلی های خالی در کوپه، روبروی خانمی جوان و زیبا و مادربزرگش بود. ژنرال و ستوان روبروی آن خانمها نشستند.

ادامه مطلب ...

خواص برخی میوه ها....

مواد مغذی مناسب می‌توانند سلامتی و میل و رغبت را برای سال‌های طلایی پیش روی ما به ارمغان بیاورند اما زمان شروع‌کردن الان است. ادامه مطلب ...

کفش هایم کو؟؟؟؟...

کفش هایم کو! 

دم در چیزی نیست  

 

لنگه ی کفش من اینجا ها بود!  

 

زیر اندیشه ی این جا کفشی!  

 

ادامه مطلب ...

به یاد دوست....

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

رو به پنجره....(داستانک)

در بیمارستانی دو بیمار در یک اتاق بستری بودند یکی از بیماران اجازه داشت که هر روز بعد از ظهر...........

 
 ادامه را حتما بخوانید
ادامه مطلب ...