بیشرمانه زیستن و بیشرمانه مردن!

روزی، در مجلس ختمی، مرد متین و موقری که در کنارم نشسته بود و قطره اشکی هم در چشم داشت، آهسته به من گفت: آیا آن مرحوم را از نزدیک می شناختید؟ گفتم: خیر قربان! خویشِ دور بنده بوده و به اصرار خانواده آمده ام، تا متقابلا، در روز ختم من، خویشان خویش، به اصرار خانواده بیایند.
. حرفم را نشنید، چرا که می خواست حرفش را بزند. پس گفت: بله... خدا رحمتش کند! چه خوب آمد و چه خوب رفت. آزارش به یک مورچه هم نرسید. زخمی هم به هیچکس نزد. حرف تندی هم به هیچکس نگفت. اسباب رنجش خاطر هیچکس را فراهم نیاورد. هیچکس از او هیچ گله و شکایتی نداشت. دوست و دشمن از او راضی بودند و به او احترام می گذاشتند... حقیقتا چه خوب آمد و چه خوب رفت... گفتم: این، به راستی که بیشرمانه زیستن است و بیشرمانه مردن.

با این صفات خالی از صفت که جنابعالی برای ایشان بر شمردید، نمی آمد و نمی رفت خیلی آسوده تر بود، چرا که هفتاد سال به ناحق و به حرام، نان کسانی را خورد که به خاطر حقیقت می جنگند و زخم می زنند و می سوزانند و می سوزند و می رنجانند و رنج می کشند... و این بیچاره ها که با دشمن، دشمنی می کنند و با دوست دوستی، دائما گرسنه اند و تشنه، چرا که آب و نان شان را همین کسانی خوردهاند و می خورند که زندگی را "بیشرمانه مردن" تعریف می کنند. آخر آدمی که در طول هفتاد سال عمر، آزارش به یک مدیر کلّ دزد منحرف، به آدم بدکار هرزه، به یک چاقو کش باج بگیر محله هم نرسیده، چه جور جانوری است؟ آدمی که در طول هفتاد سال، حتی یک شکنجه گر را از خود نرنجانده و توی گوش یک خبرچین خودفروش نزده است، با چنگ و دندان به جنگ یک رباخوار کلاه بردار نرفته، پسِ گردن یک گران فروش متقلب نزده، و تفی بزرگ به صورت یک سیاستمدار خودباخته ی وابسته به اجنبی نینداخته، با کدام تعریفِ آدمیت و انسانیت تطبیق می کندو به چه درد این دنیا می خورد؟

آقا ی محترم!ما نیامده ایم که بود و نبودمان هیچ تاثیری بر جامعه بر تاریخ، بر زندگی و بر آینده نداشته باشد. ما آمده ایم که با دشمنان آزادی دشمنی کنیم و برنجانیم شان، و همدوش مردان با ایمان تفنگ برداریم و سنگر بسازیم، و همپای آدمهای عاشق، به خاطر اصالت و صداقت عشق بجنگیم. ما آمده ایم که با حضورمان، جهان را دگرگون کنیم، نیامده ایم تا پس از مرگمان بگویند: از کرم خاکی هم بی آزارتر بود و از گاو مظلومتر، ما باید وجودمان و نفس کشیدنمان، و راه رفتنمان، و نگاه کردنمان،و لبخند زدنمان هم مانند تیغ به چشم و گلوی بدکاران و ستمگران برود... ما نیامده ایم فقط به خاطر آنکه همچون گوسفندی زندگی کرده باشیم که پس از مرگمان، گرگ و چوپان و سگ گله، هر سه ستایشمان کنند... گمان می کنم که آن آقا خیلی وقت بود که از کنارم رفته بود، و شاید من هم، فقط در دل خویش سخن می گفتم تا مبادا یکی از خویشاوندان خوب را چنان برنجانم که در مجلس ختمم حضور به هم نرساند.

کتاب ابوالمشاغل - نادر ابراهیمی

نظرات 9 + ارسال نظر
امین 1390/10/07 ساعت 21:06 http://stnkums89.blogsky.com

مشخص نیست این آقای نادرخان ابراهیمی چقد واسه این کتابش وقت گذاشته؟

جالب و خواندنی بود

خدا رو شکر، این مطلب دیگه مورد خاصی نداشت؟!!!!!!

آدمهائی دوروبرمون هستند که میشه گفت یه جورائی خنثی هستند و به قول بعضی ها جای کسی رو اشغال کردن
ولی گاهی هم پیش میاد که این خنثی بودنشون اصلا دست خودشون نیست و میشه گفت یه جورائی افسرده شدن که اینطوری عمل میکنن

خیلی ممنونم بابت نظراتتون

خاموشی 1390/10/08 ساعت 13:46

واقعا خودتونم همینطوری هستین

نیستم

Shayan 1390/10/08 ساعت 20:41 http://hooshbari89.blogsky.com

واقعا اینجوری زندگی کنیم همون بهتر که بگن مثل گاو مظلوم بود یا مثل...

پس اینطوری زندگی نکنیم

پریا 1390/10/08 ساعت 23:36

ای کاش بعضی ها دست از این زندگی پر از خالی بر میداشتن که هرچی میکشیم از دست این جور ادم هاست.

دمت گرم، این جمله از خودت بود؟

خاموشی 1390/10/10 ساعت 12:17

خوب شما که نیستین ، مطالبیم که میذارین نمیتوه تاثیر گذار باشه. بس خودتونو خسته نکنین.

آی سودا 1390/10/20 ساعت 19:11

مهتاب جون نوشتهی خیلی جالب و آموزنده ای بود ممنون
مهم نیست که ما کی از دنیا میرویم و مهم هم نیست که چند سال زندگی کرده ایم اما مهم این است که زنده بودنمان چه تاثیری بر زندگی دیگران داشته

ممنونم بابت حرف قشنگت

بهار۲ 1390/11/22 ساعت 11:16

mahtab jan kheyliiii amozande bod malome ba inke ketab ziyad mikhoni kheyliyam be ketabayee ba matalebe sangin alaghe dari malome ketabaye dr shariatiyama ziyad mikhoni
khate avale vasiyat nameye koroshe bozorg neveshte
inak ke man az donya miravam 25keshvar jozve emperatoriye iran ast
in yani zendegi

نه بابا!!!!

نگاه 1390/12/05 ساعت 22:08

مهتاب خانم
مطلبت خیلی جالب بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد