الهی!

کریما! 

 

گرفتار آن دردم که تو درمان آنی. 

بنده ی آن ثنایم که تو سزای آنی. من در تو چه دانم؟ تو دانی! 

تو آنی که من گفتم آنم! آنی.  

از مناجاتهای خواجه عبدالله انصاری

الهی!  

نمیتوانیم که این کار بی تو به سر بریم .

نه زهره ی آن داریم که بی تو به سر بریم. 

هر گه که پنداریم که رسیدیم از حیرت شمار با سر بریم.  

خداوندا!  

 

کجا باز یابیم آن روز که تو ما را بودیو ما نبودیم. 

تا باز به آن روز رسیم میان آتش و دودیم 

اگر به دو گیتی آن روز یابیم بر سودیم ور بود خود را یابیم 

بر نبود خود خشنودیم. 

از مناجات های خواجه عبدالله انصاری   

نظرات 5 + ارسال نظر
فرزانه 1390/09/01 ساعت 12:41

خوش اومدی به وبلاگمون عزیزم

ازشروعت بانام خدا تشکر میکنم

ممنونم از خوشامد گوییت

سودی 1390/09/07 ساعت 18:52

ای خوش آن روز که من پربکشم تا بر دوست/به هوای سر کویش پر وبالی بزنم...

دوست خودمی به خدا

سسسسسس 1390/10/08 ساعت 12:56

شما

بهار2 1390/11/26 ساعت 22:14

بهار2 1390/11/26 ساعت 22:46

khodaya..........
mara be ebtezalo aramesho khoshbakhti makeshan
ezterabhaye bozorg
ghamhaye arjmand va heyrathaye azim ra be roham ata kon
lezatha ra be bandegane haghirat bakhsh va dardhaye aziz bar janam riz
DR SHARIATI

ممنون خیلی زیبا بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد